ترجمه اشعار ناب از شاعران عرب26 شعر ناب کوتاه از شاعران عرب**************1جدایی یا وصل من علیه تو اعلانِ عشق می‌دهمعلیه تو اعلانِ صلح می‌دهمعلیهِ تو اعلانِ اشتیاق می‌دهمع...

۰ ۲۳۷

1مخوان حدیث رهایی که الفتی است مرابه ناله سحر و گریه شبانهٔ خویش2ز رشک تا که هلاکم کند به دامن غیرچو گل نهد سر و مستی کند بهانهٔ خویش3کنون که بی هنرانند کعبه دل خلقچو کع...

۰ ۱۱۳

آری ،رنج مامیراث نخستین آدمی ستکه گناهش ،با "متاسفم" گفتنیبخشیده شد ...

۰ ۲۱۵

سهم من ازمیراث نیاکانمهرزآب رنج بودُنفرین زجر کش تاریخ....تهران-ورامینابوالقاسم کریمی

۰ ۱۳۷

آنانکه پرنده صلح را ،به قلب حصار تبعید کردند .از سنگ ریزه های معبدی ویرانخدایی ساختند ،به نام سرنوشت .****ابوالقاسم کریمیتهران-ورامین

۰ ۲۴۹

بَربَر وارجنگل را فتح میکنندُدر شادی های بی رحم خویشانقراض را می رقصندآنانسرچشمه مرگندُقلبشان پناهگاه ترسو من در شگفتم که چرازاییدنشان راتاریخ،تکرار میکند**********اب...

۰ ۲۴۵

***1پیش خوبانم اعتبارم نیستجنس ارزان خریده را مانم2بباد رفت امیدی که داشتم از خلقفریب بود فروغی که از سراب دمید3غبار تربت ما بوی گل دهد گوییکه جای لاله ازین خاک مشک ناب ...

۰ ۱۴۶

****اشکم ولی به پای عزیزان چکیده‌امخارم ولی به سایهٔ گل آرمیده‌ام*من جلوهٔ شباب ندیدم به عمر خویشاز دیگران حدیث جوانی شنیده‌ام*موی سپید را فلکم رایگان نداداین رشته ر...

۰ ۲۶۱

موی تو لشگری ­ست برای ستمگریتپیداست موی مشکی ­ات از زیر روسریت محصول قرن چندم هجری­ ست قامتتشاعر شده ­ست رودکی از لهجه­ ی دریت می ­داد طعمِ چند تمشکِ رسیده رالب­ هام ...

۰ ۱۵۱

- يک جفت چشم شرقی و موهای بندریيک آسمان ستاره پر از آدم و ... پریحوا کجاست ؟ رفته کنار درخت سيبتا اينکه باز پر کند از سيب روسریآنجا دوباره «حضرت گندم» نشسته استبايد که چ...

۰ ۱۳۲

من کشوری نبوده‌ام ، ايجاد کن مرا!در مرزِ من بيا ، برو ، آباد کن مرا من مجمع‌ الجزاير تنهايی و غممپهلو بگير پهلوی من ، شاد کن مرا من را که ريشه‌های درختی شکسته‌امقايق ...

۰ ۱۴۱

پيدا بكن يك آدمِ آدم تری راو شانه های محكم و محكم تری راآقای خوبی كه دلش سنگی نباشدمعشوق های دوستت دارم تری را!من را رها كن هرچه می خواهی تو داریاز دست خواهی داد چيز كم...

۰ ۱۲۴

بچه ها ديکته داريد، قبولی سخت استهر کسی درس نخواند به خدا بدبخت استحرف ها مثل هم اند از همه جا می آيندگاه چسبيده به هم گاه جدا می آيندجمله ها اکثرشان سخت و دو پهلو هستن...

۰ ۱۱۲

در شهر ما این نیست راه و رسم دلداریباید بدانم تا کجاها دوستم داریموسی نباش اما عصا بردار و راهی شوتا کی تو باید دست روی دست بگذاری بیزارم از این پا و آن پا کردنت ای عشق...

۰ ۱۲۳

پا به پای غم من پیر شد و حرف نزدداغ دید از من و تبخیر شد و حرف نزدشب به شب منتظرم بود و دلش پر آشوبشب به شب آمدنم دیر شد و حرف نزدغصه میخورد که من حال خرابی دارماز همین غص...

۰ ۳۷۲

خنده هايت نويد آزاديست ، تک تکش را کتاب خواهم کردچشم هايت مرا سياسی کرد ، با لبت انقلاب خواهم کرد سرزمينم هزار و اندی سال ، زير يوغ سياه تنهاييستشاه بايد از اين وطن بر...

۰ ۱۲۹

ﺁﻣﺪﯼ ﻃﺒﻌﻢ ﺷﮑﻮﻓﺎ ﺷﺪ، ﺑﻬﺎﺭﺍﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟ﺻﻮﺭﺗﻢ ﺷﺪ ﺧﯿﺲ ﺧﯿﺲ ﺍﺯﺷﻮﻕ، ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟ﺁﻣﺪﯼ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻧﺖ ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﺩﺭ ﻣﻦ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﯼﺭﻭﺡ ﺭﺳﺘﺎﺧﯿﺰﯼ ...

۰ ۱۴۲

ای كه از كلك هنر نقش دل انگيز خدايیحيف باشد مه من كاينهمه از مهر جدايیگفته بودی جگرم خون نكنی باز كجايیمن ندانستم از اول كه تو بی مهر و وفايیعهد نابستن از آن به كه ببند...

۰ ۱۵۱

دلم گرفته ای دوست! هوای گریه با منگر از قفس گریزم، کجا روم کجا من؟کجا روم، که راهی به گلشنی ندانمکه دیده بر گشودم به کنج تنگنا، مننه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من د...

۰ ۱۱۲

ای کاش چو پروانه پری داشته باشمتا گاه به کویت گذری داشته باشمگر دولت دیدار تو درخانه ندارمای کاش که در رهگذری داشته باشماز فیض حضور تو اگر دورم و محروماز دور به رویت ن...

۰ ۱۴۳

روﺳﺮﯼ ﻭﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ، ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻋﯿﻨﮏ ﻣﯽ ﺯﻧﺪﺩﺳﺘﻪ ﮔﻞ ﻏﺶ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ! ، ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﭘﺸﺘﮏ ﻣﯽ ﺯﻧﺪﮐﻔﺶ ﺩﺭ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﯼ ، ﻗﺎﻟﯽ ﻋﻼﻣﺖ ﻣﯽ ﺩﻫﺪﺟﺎﻣﻪ ﺍﺯ ﺗﻦ ﻣ...

۰ ۱۱۰

تماشای تو وقت دلبری سخت است باور کنتو را دیدن به چشم خواهری سخت است باور کن تصور کردنت حتی میان خواب های منبدون چادر و بی روسری سخت است باور کن از اینکه شمع هر محفل شدی ...

۰ ۱۲۲