دوره ای که به جرات میتونه ورق زندگیتو عوض کنه!


» داستان کوتاه:مادر دروغگو

داستان کوتاه:مادر دروغگو

پسر هشت ساله‌ای مادرش فوت کرد و پدرش با زن دیگری ازدواج کرد. یک روز پدرش از او پرسید: «پسرم به نظرت فرق بین مادر اولی و مادر جدید چیست؟» پسر با معصومیت جواب داد: «مادر اولی‌ام دروغگو بود اما مادر جدیدم راستگو است.

پدر با تعجب پرسید: چطور؟

پسر گفت: قبلاً هر وقت من با شیطنت هایم مادرم را اذیت می‌کرم، مادرم می‌گفت اگر اذیتش کنم از غذا خبری نیست؛ اما من به شیطنت ادامه می‌دادم. با این حال، وقت غذا مرا صدا می‌کرد و به من غذا می‌داد. ولی حالا هر وقت شیطنت کنم مادر جدیدم می‌گوید اگر از اذیت کردن دست برندارم به من غذا نمی‌دهد و الان یک روز است که من گرسنه‌ام.

تگ ها :   داستان
فرم ارسال نظر


مطالب پیشنهادی از سراسر وب




  گردشگری ارم بلاگ   |   مشاور ایرانی در لندن   |   فروش تجهیزات ویپ   |   تهران وکیل  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله


درمان انواع بیماری ها با مصرف آب قلیایی درمان انواع بیماری ها با مصرف آب قلیایی مشاهده